بیوگرافی
متن به فارسی:
در سال 1971 به دنیا آمدم و در یک روستای زیبا به نام Nether Heyford بزرگ شدم. از 4 سالگی شروع به رقصیدن کردم و اغلب در اجراهای مدرسه یا جشنهای محلی شرکت میکردم. یکی از خاطرات مورد علاقهام این است که در جلوی کلاس خود، به همراه...
متن به فارسی:
در سال 1971 به دنیا آمدم و در یک روستای زیبا به نام Nether Heyford بزرگ شدم. از 4 سالگی شروع به رقصیدن کردم و اغلب در اجراهای مدرسه یا جشنهای محلی شرکت میکردم. یکی از خاطرات مورد علاقهام این است که در جلوی کلاس خود، به همراه عروسک دستیم، کرمیت قورباغه، آهنگ "نیمه راه پلهها" را خواندم. از آن اجرای کوچک، علاقهام به "شوی ماپت" به طور فزایندهای شکل گرفت.
در 8 سالگی به مدرسه هنرهای آموزشی در Tring رفتم، جایی که تمرکز اصلیام بر روی باله بود. عشق من به تئاتر زمانی شکل گرفت که در 12 سالگی به عنوان "موش اول" برای باله "شکلاتساز" در تالار جشنواره سلطنتی انتخاب شدم که حدود 2000 نفر در هر نمایش حضور داشتند!
سپس به مدرسه مرکزی باله رفتم که توسط کریستوفر گبل مرحوم تأسیس و اداره میشد. در سال سوم با گروه مدرسه در تولید "جهان در آتش" به تور رفتم. تور رفتن تجربه فوقالعادهای بود، اما هرگز فراموش نخواهم کرد که خودم را در محل اقامتم در Warminster قفل کردم! خیلی مشغول صحبت با گورکهای محلی بر روی یک یا 3 پینت بودم. بعد از اینکه از در پشتی بالا رفتم و از پنجره باز پریدم، متوجه شدم که وارد اتاق خواب همسر نسبتاً شگفتزده مدیر شدم. او به طرز شگفتانگیزی آرام بود، در حالی که من با عذرخواهیهای صمیمانهام سعی میکردم از طریق کمد لباس او خارج شوم!
اولین شغل حرفهای من در صحنه، نقش انتهایی مگی گاو در Watford Palace بود. همیشه خوب است که از پایین شروع کنید و به تدریج بالا بروید! سپس برای یک فصل به NYMT پیوستم و در جشنواره ادینبرو شرکت کردم. این زمانی بود که صدای مادربزرگم را کشف کردم!! من در برابر جانی لی میلر در "دایره گچ قفقازی" برتولت برشت بازی کردم و نقش مادربزرگ گروسینیا و دیگر نقشها را ایفا کردم. NYMT همچنین در آن سال "یوسف و کتانی شگفتانگیز او" را تولید کرد که شامل جود لاو بود!
من امتیاز کار با برخی از افراد شگفتانگیز و بااستعداد در تئاتر را داشتهام. نه کمتر از زمانی که در "اولیور" کامرون مکینتوش که توسط سم مندس کارگردانی شده بود، انتخاب شدم. کار کردن با "فگینها" و تمام "نانسیها"! سپس شلوار خود را با نمایش دیگری از کامرون، "مارتین گره" عوض کردم. اما یادگاری که از این نمایش دارم، نگاه چهره کریگ-روول هوروود بود وقتی که سعی میکردم رقص او را در چکمههای نوکتیز بهخوبی اجرا کنم!
نمایش بیشتر