بیوگرافی
از وب‌سایت او:
سال‌ها پیش - قبل از اختراع ریتالین یا اینترنت - دانشجوی جوان و بی‌پولی به نام روبرتو آنتونیو اسمایلی برای یک مسابقه استندآپ در ساختمان اتحادیه دانشجویان ثبت‌نام کرد. جایزه ۵۰۰ دلار بود که تقریباً برابر با پنج ماه اجاره برای "اتاق کوچک" بود که اسمایلی در آن...
از وب‌سایت او:
سال‌ها پیش - قبل از اختراع ریتالین یا اینترنت - دانشجوی جوان و بی‌پولی به نام روبرتو آنتونیو اسمایلی برای یک مسابقه استندآپ در ساختمان اتحادیه دانشجویان ثبت‌نام کرد. جایزه ۵۰۰ دلار بود که تقریباً برابر با پنج ماه اجاره برای "اتاق کوچک" بود که اسمایلی در آن زمان در آن زندگی می‌کرد. با اینکه او هرگز روی صحنه نرفته بود و تنها خنده‌هایی که گرفته بود به خاطر گوش‌های بزرگش بود، برای کسب مدال طلا تلاش کرد. وقتی به آنجا رسید، تنها رقیبش مردی بالغ بود که کلاهی بزرگ به سر داشت و نمایشی نداشت... بنابراین... او پول و قلب‌های نرم همکلاسی‌هایش را برد. بقیه تاریخ است.
از آن اجرای فوق‌العاده معمولی، روبرتو نامش را به "باب" کوتاه کرد و تور قهوه‌محور خود را آغاز کرد و خنده و شادی را به جمعیت‌ها منتقل کرد. به عنوان یک کمدین مبتدی، اسمایلی مهارت‌هایش را به عنوان مجری مدیریت‌کننده کالا برای گروه‌هایی مثل نیوس‌بویز، سومین روز و مرسی می پرورش داد. این تجربه، همراه با این واقعیت که در نمایش او کلمه "بزاق" سه بار تکرار می‌شد، منجر به هجوم رهبران جوان با ریش‌های کوچک شد که از اسمایلی خواستند تا بیاید و بچه‌های پرانرژی‌شان را سرگرم کند. او مجبور شد تا با انرژی دیوانه‌وار آن‌ها هم‌سطح شود و به زودی یک رویکرد تفنگی به کمدی توسعه داد. شانزده سال بعد، باب اکنون یکی از کمدین‌های تمیز و بسیار خواستنی در کشور است. و او واقعاً عاشق شغلش است، صرف‌نظر از اینکه پدرش چند بار اعتبار آن را به عنوان یک انتخاب شغلی به چالش بکشد...
نمایش بیشتر
