بیوگرافی
آبل گانس یک کارگردان، تهیهکننده، نویسنده و بازیگر فیلم فرانسوی بود. او پیشگام در نظریه و عمل مونتاژ بود و بیشتر به خاطر سه فیلم مهم صامت خود شناخته میشود: "متهم میکنم" (۱۹۱۹)، "چرخ" (۱۹۲۳) و "ناپلئون" (۱۹۲۷).
او در سال ۱۸۸۹ در پاریس متولد شد. در سال ۱۹۰۹، در اولین...
آبل گانس یک کارگردان، تهیهکننده، نویسنده و بازیگر فیلم فرانسوی بود. او پیشگام در نظریه و عمل مونتاژ بود و بیشتر به خاطر سه فیلم مهم صامت خود شناخته میشود: "متهم میکنم" (۱۹۱۹)، "چرخ" (۱۹۲۳) و "ناپلئون" (۱۹۲۷).
او در سال ۱۸۸۹ در پاریس متولد شد. در سال ۱۹۰۹، در اولین فیلم خود بازی کرد. او همچنین سناریوهایی نوشت و اغلب آنها را به گومونت فروخت. در این دوره او به سل کنترل تشخیص داده شد که در آن زمان کشنده بود، اما بهبود یافت. در سال ۱۹۱۱، به همراه چند دوست، یک شرکت تولیدی به نام "فیلم فرانسوی" تأسیس کرد و کارگردانی فیلمهای خود را آغاز کرد.
با شروع جنگ جهانی اول، به دلیل دلایل پزشکی از ارتش رد شد و شروع به نوشتن و کارگردانی برای یک شرکت فیلم جدید به نام "فیلم دآرت" کرد تا سال ۱۹۱۸ و بیش از دوازده فیلم موفق ساخت. شارل پاته هزینه فیلم بعدیاش، "متهم میکنم" (۱۹۱۹) را تأمین کرد که در آن گانس با زبالهها و رنجهایی که جنگ به همراه آورده بود، روبرو شد.
در سال ۱۹۲۰، او "چرخ" را توسعه داد. او سطحی بیسابقه از انرژی و تخیل را به تحقق فنی داستانش آورد و از تکنیکهای ویرایش پیچیده و استفاده نوآورانه از برش سریع بهره گرفت که فیلم را به شدت تأثیرگذار کرد. نسخه نهایی فیلم نزدیک به نه ساعت بود، اما برای توزیع کوتاه شد.
در سال ۱۹۲۱، گانس به آمریکا سفر کرد تا "متهم میکنم" را ترویج کند. او با دی. و. گریفیت، که از مدتها قبل او را تحسین میکرد، ملاقات کرد. همچنین به او قراردادی با امجیام پیشنهاد شد، اما آن را رد کرد.
او سپس به بزرگترین پروژهاش، یک زندگینامه ششقسمتی از ناپلئون، آغاز کرد. تنها قسمت اول کامل شد که زندگی اولیه او را از طریق انقلاب تا حمله به ایتالیا دنبال میکرد، اما حتی این قسمت نیز حاوی صحنههای تاریخی به دقت بازسازیشده و شخصیتهای فراوان بود. فیلم پر از تکنیکهای تجربی بود، شامل برش سریع، دوربینهای دستی، سوپرایمیشن تصاویر و در سکانسهای عریض، با استفاده از سیستمی که او "پلیویژن" نامید، که نیاز به دوربینها و پروژکتورهای سهگانه داشت، تأثیر پانورامایی چشمگیری ایجاد کرد، از جمله پایانی که در آن دو پنل خارجی فیلم به رنگهای آبی و قرمز رنگآمیزی شده و تصویر عریضی از پرچم فرانسه را ایجاد کرد. نسخه اصلی حدود ۶ ساعت به طول انجامید. نسخه کوتاه شده در آوریل ۱۹۲۷ در اپرای پاریس با استقبال فراوانی روبرو شد.
در طول زندگیاش، او بارها به "ناپلئون" بازگشت و فیلمهایش را ویرایش کرد و به همین دلیل نسخه اصلی فیلم ۱۹۲۷ دههها از دید دور ماند. کار سخت تاریخنگار فیلم، کوین براونلو، نسخهای پنج ساعته تولید کرد که هنوز کامل نبود اما از هر چیزی که از دهه ۱۹۲۰ دیده شده بود، پربارتر بود. این نسخه در جشنواره فیلم تلوراید در سال ۱۹۷۹ ارائه شد و این رویداد پیروزی دیرهنگامی برای کارنامه گانس به ارمغان آورد و نام او را به مخاطبان جهانی شناساند.
در ارزیابی کوین براونلو، "... [آبل گانس] از رسانه به گونهای استفاده کرد که هیچکس قبل یا بعد از او چنین نکرده است." به علاوه تلاشهایش در زمینه چند صفحهای با پلیویژن، او به بررسی استفاده از سوپرایمیشن تصاویر، کلوزآپهای شدید، ویرایش ریتمیک سریع و حرکت غیرمعمول دوربین پرداخت – دوربین دستی، نصب شده بر روی سیمها یا یک پاندول، یا حتی بسته شده به اسب. او همچنین آزمایشهای اولیهای با افزودن صدا به فیلم و فیلمبرداری رنگی و سهبعدی انجام داد. جنبههای کمی از تکنیک فیلم بودند که او تلاش نکرد تا در کارش گنجانده شود و تأثیر او توسط همعصران و بعداً توسط فیلمسازان موج نو فرانسه به رسمیت شناخته شد.
نمایش بیشتر