بیوگرافی
جف وینتار در کارگاه نویسندگان دانشگاه آیووا شرکت کرد، جایی که مجموعهای از کاریکاتورها را در نشریه رندوم هاوس به نام The Quarterly منتشر کرد. او با کار در کارخانه، تدریس زبان انگلیسی و رانندگی اتوبوس به امرار معاش پرداخت و به صنعت فیلم وارد شد وقتی که در عرض...
جف وینتار در کارگاه نویسندگان دانشگاه آیووا شرکت کرد، جایی که مجموعهای از کاریکاتورها را در نشریه رندوم هاوس به نام The Quarterly منتشر کرد. او با کار در کارخانه، تدریس زبان انگلیسی و رانندگی اتوبوس به امرار معاش پرداخت و به صنعت فیلم وارد شد وقتی که در عرض شش ماه سه فیلمنامه اصلی را فروخت.
فیلمنامه دوم، یک داستان عاشقانه علمی-تخیلی پر از پیچش به نام Spaceless، به دلیل شهرت و تلاش بیست و سه ساله طولانی آن در «جهنم توسعه» هالیوود تقریباً به افسانهای در دایرههای داخلی تبدیل شده است. با حرفهایهای معروفی که آن را به عنوان فیلمنامه مورد علاقهشان در حال تولید نشده میدانند و کلکسیونرهای آنلاین که همیشه به دنباله کپی از فیلمنامه هستند، معمولاً به عنوان یکی از فیلمنامههای Grail مقدس اشاره میشود. این فیلمنامه مدتی است که مورد علاقه گور وربینسکی، کارگردان The Ring، Pirates of the Caribbean و Rango است.
فروش سوم، Hardwired، که توسط استودیو به I, Robot تغییر نام داده شد پس از مجموعه داستانهای کوتاه آیزاک آسیمو، با بازی ویل اسمیت، ۳۵۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد و به عنوان پرفروشترین فیلم غیر دنبالهدار تابستان و دهمین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۴ تبدیل شد. فیلمنامه اصلی Hardwired یک معمای قتل ذهنی بود که مانند یک نمایشنامه خوانده میشد و نمایندگان میراث آسیمو آن را «بیشتر از آسیمو» دانستند. وینتار فیلمنامه را به یک فیلم استودیویی با بودجه کلان تبدیل کرد و داستان را به دنیای بزرگتر I, Robot منتقل کرد. تغییرات اجباری پروژه را به یک فیلم اکشن تابستانی تبدیل کرد که این موضوع باعث خشم طرفداران آسیمو شد، اگرچه بسیاری از منتقدان محصول نهایی را هم باهوش و هم با قدرت دانستند. سالها بر I, Robot مهربان بوده است که همچنان مورد علاقه مخاطبان است و الهامبخش یک نسل از محققان هوش مصنوعی بوده است، با مقالات بازنگری که خواستار ارزیابی مجدد فیلم میشوند و میگویند این فیلم از همیشه مرتبطتر است و به طور کلی به کل آثار آسیمو وفادارتر از آنچه که معمولاً شناخته میشود، است و امیدوار به دنبالهای است.
ده سال قبل از اینکه Iron Man با رابرت داونی جونیور منتشر شود، وینتار پیشنویس اولیهای به نام The Iron Man برای 20th Century Fox نوشت. او تنها بعد از اینکه از استن لی خواست تا فیلمنامه یا داستان را با او مشترکاً بنویسد و استن موافقت کرد، به انجام این کار رضایت داد. این موضوع قبل از آن بود که فیلمهای X-Men و Spider-Man ثابت کنند ابرقهرمانان طلا در باکس آفیس هستند. تام راثمن، رئیس استودیو، از فیلمنامه تمجید کرد و گفت که او شخصیت را تا زمانی که پیشنویس وینتار/لی را نخوانده بود، درک نمیکرد، اما اصرار داشت که بازار هرگز از این همه فیلم ابرقهرمانی، به ویژه عنوانی حاشیهای مانند Iron Man حمایت نخواهد کرد. The Iron Man نوشته جف وینتار و استن لی در چندین فهرست خوانندگان، از جمله فهرست در Screenwriter's Utopia، بهترین فیلمنامههای منتشرنشده قرار گرفته و به عنوان «شاید بهترین فیلمنامه ابرقهرمانی دوران» شناخته شده است.
اولین سریال تلویزیونی او، The Hot Zone، پرتماشاگرترین سریال نوشته شده NatGeo شد و شش ماه قبل از شیوع بیماری همهگیر جهانی، از یک فاجعه در حال آمدن هشدار داد.
پروژههای کنونی وینتار شامل اقتباسی از Blood Music، یک کمدی اصلی کریسمس، یک سریال ماجراجویی سفر در زمان و یک نمایش کارآگاهی هیولایی دیوانه با مقدار زیادی ماریجوانا است. در ساعتهای فراغت خود، فقط برای تفریح، وینتار کمیک استریپهایی با استفاده از مجموعه عروسکهای اکشن vintage خود ایجاد میکند.
نمایش بیشتر