بیوگرافی
مایکل چابون (متولد ۲۴ مه ۱۹۶۳) نویسنده، فیلمنامهنویس، ستوننویس و نویسنده داستان کوتاه آمریکایی است. او در واشنگتن دیسی به دنیا آمد و یک سال در دانشگاه کارنگی ملون تحصیل کرد قبل از اینکه به دانشگاه پیتسبورگ منتقل شود و در سال ۱۹۸۴ فارغالتحصیل شود. او سپس مدرک فوق لیسانس...
مایکل چابون (متولد ۲۴ مه ۱۹۶۳) نویسنده، فیلمنامهنویس، ستوننویس و نویسنده داستان کوتاه آمریکایی است. او در واشنگتن دیسی به دنیا آمد و یک سال در دانشگاه کارنگی ملون تحصیل کرد قبل از اینکه به دانشگاه پیتسبورگ منتقل شود و در سال ۱۹۸۴ فارغالتحصیل شود. او سپس مدرک فوق لیسانس هنرهای زیبا در نوشتن خلاق از دانشگاه کالیفرنیا، ایروین دریافت کرد.
اولین رمان چابون، «معماهای پیتسبورگ» (۱۹۸۸)، زمانی که ۲۵ سال داشت منتشر شد. او پس از آن «پسران شگفتانگیز» (۱۹۹۵) و دو مجموعه داستان کوتاه را منتشر کرد. در سال ۲۰۰۰، او «ماجراهای شگفتانگیز کاوالیر و کلی» را منتشر کرد که جان لئونارد آن را اثر بزرگ چابون نامید. این رمان در سال ۲۰۰۱ جایزه پولیتزر برای داستان را دریافت کرد.
رمان او «اتحادیه پلیس ییدیش» که یک رمان معمایی تاریخی جایگزین است، در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و جوایز هوگو، سایدویس، نبل و ایگنوتوس را برنده شد؛ رمان سریالی او «آقایان جاده» در پاییز همان سال به صورت کتاب منتشر شد. در سال ۲۰۱۲، چابون «خیابان تلگراف» را منتشر کرد که به عنوان "یک میدلمارچ قرن بیست و یکم" توصیف شده و به زندگی پیچیده دو خانواده در منطقه خلیج سانفرانسیسکو در سال ۲۰۰۴ میپردازد. او در نوامبر ۲۰۱۶ با آخرین رمانش، «درخشش ماه»، که یک خاطرهنگاری تخیلی از پدربزرگ مادریاش است و بر اساس اعترافات او در بستر مرگ تحت تأثیر داروهای مسکن قوی در خانه مادر چابون در کالیفرنیا در سال ۱۹۸۹ است، ادامه داد.
کارهای چابون به زبان پیچیده و استفاده مکرر از استعاره و همچنین تمهای تکراری مانند نوستالژی، طلاق، رهاشدگی، پدر بودن و بهویژه مسائل هویت یهودی شناخته میشود. او اغلب شخصیتهای همجنسگرا، دوجنسگرا و یهودی را در آثارش شامل میکند. از اواخر دهه ۱۹۹۰، او در سبکهای متنوعی برای رسانههای مختلف نوشته است؛ او مدافع قابل توجهی از مزایای داستانهای ژانر و داستانهای مبتنی بر طرح است و علاوه بر رمانها، فیلمنامهها، کتابهای کودک، کمیکها و داستانهای سریالی روزنامه نیز منتشر کرده است.
چابون (که به گفته خودش "شِی مانند استادیوم شِی، بُن مانند بُن جووی" تلفظ میشود، یعنی /ˈʃeɪbɒn/) در واشنگتن دیسی به دنیا آمد و از یک خانواده یهودی است. والدین او روبرت چابون، پزشک و وکیل، و شارون چابون، وکیل هستند. چابون گفته است که وقتی ۱۰ ساله بود، اولین داستان کوتاه خود را برای یک تکلیف کلاسی نوشت و فهمید که میخواهد نویسنده شود. وقتی این داستان نمره A گرفت، او به یاد میآورد که "به خودم گفتم، 'این همونه. این چیزی است که میخواهم انجام دهم. من میتوانم این کار را انجام دهم.' و هرگز شک و تردیدی نداشتم." او در اشاره به فرهنگ عامه نوشته است که "با یک رژیم غذایی غنی از زباله" بزرگ شده است. والدین او وقتی ۱۱ ساله بود، از هم جدا شدند و او در پیتسبورگ، پنسیلوانیا و کلمبیا، مریلند بزرگ شد. کلمبیا، جایی که او نه ماه از سال را با مادرش زندگی میکرد، "یک جامعه برنامهریزی شده پیشرفته بود که در آن تنوع نژادی، اقتصادی و مذهبی به طور فعال پرورش مییافت." او درباره مصرف ماریجوآنای مادرش نوشته و به یاد میآورد که "حدود سال ۱۹۷۷، نشسته در صندلی جلو ماشین دوستش کتی، یک لوله فلزی کوچک را قبل از اینکه برویم یک فیلم ببینیم، رد و بدل میکردیم." او با شنیدن زبان ییدیش به وسیله پدربزرگ و مادربزرگ و خواهر و برادرهای مادرش بزرگ شد.
نمایش بیشتر